یکی از مراسمی که سال هاست در این ایام، توجه هنرمندان و به خصوص عکاسان را به خود جلب میکند و هرکس سعی میکند از نگاه دوربین خود اثری درباره آن ثبت و خلق کند، مراسم روز عاشورا و سوگواری برای شهادت سیدوسالار شهیدان، حضرت اباعبدا... (ع)، است؛ مراسمی که هرساله با شکوه و عظمت هرچه تمامتر در همه شهرهای کشور برگزار میشود و مکان خوبی برای ثبت عکس از شیوه برگزاری این مراسم در فرهنگ و رسوم مناطق مختلف است.
هرساله تعداد بسیار زیادی عکس از این مراسم به ثبت میرسد و مسابقات و نمایشگاههای فراوانی با همین موضوع برگزار میشود.
تعداد زیادی عکس، چاپ و به روی دیوار نگارخانهها میروند یا تبدیل به کتاب میشوند و مخاطبان فراوانی به تماشایشان میروند. اما سوال اصلی و چالش مهم برای بیشتر عکاسان دغدغهمند و متعهد، این است که معیار و خصوصیات یک عکس عاشورایی چیست؟ آیا صرفا پرداختن به نمادها و نشانهها یا ثبت فرمها در این مراسم میتواند عکسهایی را که از این رویداد ثبت میشود، در زمره «عکسهای عاشورایی» قرار دهد؟ آیا نگاه مدرن و فرمالیستی میتواند باعث ثبت یک عکس ماندگار و تأثیرگذار از مراسم عاشورا باشد
؟ آیا عکسهایی که در نمایشگاهها یا مسابقات عکس مربوط به ایام محرم و مراسم روز عاشورا ثبت میشوند، توانسته اند به خوبی مفاهیم اصلی قیام عاشورا و فرهنگ پایداری و مقاومت و چرایی این قیام خونین را به مخاطب انتقال دهند؟ آیا اصولا عکس عاشورایی باید فرهنگ ساز باشد و در این زمینه، تعهدی دارد یا صرفا ثبت یک واقعه و سندی مستند است بر اجرای یک مراسم آیینی؟ کدام بخش از این مراسم (تعزیه، شبیه خوانی، روضه ها، سینه زنی، زنجیرزنی و...) قابلیت ثبت تصویری موثر تری (از باب اثرگذاری بر مخاطب) را دارد؟ چه عکسهایی در زمره آثار ماندگار عاشورایی قرار میگیرند؟
موضوعی که بیشتر هنرمندان متعهد این عرصه بر آن تاکید میکنند، این است که «فرم» و «محتوای» عکسهای عاشورایی باید در خدمت هم باشند و یک ارتباط دوسویه با هم داشته باشند. عکاسی از این مراسم علاوه بر داشتن نگاه خوب و ذهن خلاق، نیازمند بررسی کارشناسانه و مطالعات قوی است. دو خطر «کلیشهای شدن» و «سیاه نمایی»، خواسته یا ناخواسته عکاسی عاشورایی را تهدید میکنند و به همین دلیل برای ثبت یک اثر موفق و ماندگار و به دور از این دو آفت، لازم است هنرمند قبل از خلق و ثبت اثر، بینش و آگاهی لازم را درباره چرایی واقعه عظیم عاشورا به دست آورد و درباره آن، مطالعه و تحقیق کند. پرسه زدن در میان مردم عزادار و ثبت تک عکسهایی بدون نگاه عمیق به ماجرا و بدون تامل و تدبر در فرهنگ عاشورا، منجر به ثبت آثار تأثیرگذار و عاشورایی نخواهد شد.
چه بسیار عکسهایی که در این مراسم به ثبت رسیده است که نه تنها آنها را نمیتوان جزو عکسهای عاشورایی و آیینی محسوب کرد، بلکه به علت تاکید مصرانه عکاس بر فرم، ثبت تک عکس از یک صحنه مراسمی که برای روایت صحیح نیاز به یک مجموعه عکس و توضیحات متنی دارند (مثل مراسم گل مالی روز عاشورا در استان لرستان)، حذف رنگها و استفاده از کنتراست زیاد در عکسهای سیاه و سفید، درج نکردن استیت منت و عواملی دیگر، تبدیل به عکسهای بی هویتی شده اند که روایت نادرستی از این مراسم آیینی را برای مخاطبانی که به خصوص در آن سوی مرزها تماشاگر این آثار هستند، ارائه میکند.
برای اینکه عکس عاشورایی، حس وحال حقیقی و روایتی تأثیرگذار از مراسم این روز را داشته باشد و به عنوان یک عکس ماندگار در این زمینه ثبت و ضبط شود، عکاس خودش باید یکی از عزاداران این مراسم باشد و خود بر عظمت و تأثیرگذاری این واقعه اذعان داشته باشد تا احساس غم و اندوهی که در دل اوست و اشکی که در حین ثبت عکس بر گونه اش میچکد، راهنمای ثبت یک اثر ماندگار و یک عکس تأثیرگذار عاشورایی باشد.
بی اطلاعی و بی توجهی هنرمند به این واقعه در هنگام ثبت نگاه، باعث خلق نشدن اثری موفق میشود و عکسی که این گونه پدید میآید، اگر هم دچار آفتهای سیاه نمایی و کلیشهای شدن نشود، یک عکس خنثی، مبتنی بر فرم و بدون مفهوم میشود که به راحتی از ذهن مخاطب پاک میشود و اثری از خود به جا نمیگذارد.
سالها درپی هم میگذرند و هرساله این مراسم طبق فرهنگ و آیین و رسوم هر منطقه به اشکال مختلف برگزار میشود و این فرصتی مغتنم است برای دقت در جزئیات، مطالعه و تحقیق، تماشای آثار دیگران، تفکر و تامل درباره واقعه عاشورا و ایده پردازی برای چگونگی ثبت یک اثر متعهد، ماندگار و تأثیرگذار که در عین روایت مستند و بصری مراسم برگزارشده، «فرهنگ عاشورایی» را نیز در درون خود به همراه داشته باشد.